توسعه پایدار شهری با محوریت گرایش شهروندان به مشارکت های محلی با نمونه موردی منطقه سه مشهد ( تاکید بر نظریه پی یر بوردیو)
دوره 6، شماره 23، زمستان 1402، صفحات 12 - 21
1 دانش آموخته کارشناسی ارشد جامعه شناسی
چکیده :
امروزه مساله بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یکی از چالش های مهم مدیریت شهرهاست به گونه ای که زمینه ساز مسائل عمیق در حوزه انسجام اجتماعی شده است. بدین لحاظ علم جامعه شناسی با طراحی مفاهیمی چون گرایش، زمینه ساز تولید نظریاتی برای توصیف و تبیین مقادیر این متغیر شده اند. این پژوهش به دنبال تبیین عوامل موثر بر گرایش شهروندان منطقه سه شهرداری مشهد می باشد. روش تحقیق، پیمایشی بوده که با استفاده از پرسشنامه و با نمونه آماری شامل 330 نفر از شهروندان ساکن در منطقه سه شهرداری مشهد به اجرا درآمده است. چهارچوب نظری بر پایه دو نظریه بنا شده است: نظریه فیش باین – آیزن و نظریه سرمایه بوردیو. نظریه اول گرایش را در نتیجه چهار عامل می داند: ارزیابی فایده، انتظار فایده، انتظارات دیگران و ارزیابی انتظارات دیگران. نظریه بوردیو نیز تاکید اساسی خود را بر نقش سرمایه های افراد در کنش متقابل قرار می دهد. یافته ها در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های تبیینی ارائه و پس از استنباط آماری و تحلیل چند متغیره نشان داده شد که مهمترین متغیر تبیین کننده گرایش به مشارکت، هنجار ذهنی پاسخگویان به همراه سرمایه اجتماعی آنهاست. همچنین علیرغم نظریات، نقش سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی در میزان گرایش اثبات نشد. در مجموع از شش فرضیه پژوهش، فرضیاتی که مبتنی بر تاثیر مثبت سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر گرایش بودند رد و فرضیاتی که مبتنی بر تاثیر مثبت انتظارات دیگران بر گرایش بودند، پذیرفته شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر هنجار ذهنی عمده ترین تاثیر خود را از طریق تاثیرگذاری بر ارزیابی انتظارات دیگران انجام می دهد. همچنین تاثیر متغیرهای سن، جنس، مدرک تحصیلی و میزان اقامت در محله و شهر، نیز بررسی اما تاثیر آنها بر گرایش اثبات نشد. همچنین مسیر تاثیر سرمایه اقتصادی بر گرایش منفی و تا حدودی معنادار بود. در نتیجه مدیران شهری برای ارتقاء سطح مشارکت در شهر، نیازی به تدوین فرمول های خارق العاده ندارند بلکه با گسترش نظارت همگانی و روحیه مطالبه گری در شهروندان، می توانند با سهولت بیشتری به این هدف دست یازند.
امروزه مساله بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یکی از چالش های مهم مدیریت شهرهاست به گونه ای که زمینه ساز مسائل عمیق در حوزه انسجام اجتماعی شده است. بدین لحاظ علم جامعه شناسی با طراحی مفاهیمی چون گرایش، زمینه ساز تولید نظریاتی برای توصیف و تبیین مقادیر این متغیر شده اند. این پژوهش به دنبال تبیین عوامل موثر بر گرایش شهروندان منطقه سه شهرداری مشهد می باشد. روش تحقیق، پیمایشی بوده که با استفاده از پرسشنامه و با نمونه آماری شامل 330 نفر از شهروندان ساکن در منطقه سه شهرداری مشهد به اجرا درآمده است. چهارچوب نظری بر پایه دو نظریه بنا شده است: نظریه فیش باین – آیزن و نظریه سرمایه بوردیو. نظریه اول گرایش را در نتیجه چهار عامل می داند: ارزیابی فایده، انتظار فایده، انتظارات دیگران و ارزیابی انتظارات دیگران. نظریه بوردیو نیز تاکید اساسی خود را بر نقش سرمایه های افراد در کنش متقابل قرار می دهد. یافته ها در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های تبیینی ارائه و پس از استنباط آماری و تحلیل چند متغیره نشان داده شد که مهمترین متغیر تبیین کننده گرایش به مشارکت، هنجار ذهنی پاسخگویان به همراه سرمایه اجتماعی آنهاست. همچنین علیرغم نظریات، نقش سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی در میزان گرایش اثبات نشد. در مجموع از شش فرضیه پژوهش، فرضیاتی که مبتنی بر تاثیر مثبت سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر گرایش بودند رد و فرضیاتی که مبتنی بر تاثیر مثبت انتظارات دیگران بر گرایش بودند، پذیرفته شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر هنجار ذهنی عمده ترین تاثیر خود را از طریق تاثیرگذاری بر ارزیابی انتظارات دیگران انجام می دهد. همچنین تاثیر متغیرهای سن، جنس، مدرک تحصیلی و میزان اقامت در محله و شهر، نیز بررسی اما تاثیر آنها بر گرایش اثبات نشد. همچنین مسیر تاثیر سرمایه اقتصادی بر گرایش منفی و تا حدودی معنادار بود. در نتیجه مدیران شهری برای ارتقاء سطح مشارکت در شهر، نیازی به تدوین فرمول های خارق العاده ندارند بلکه با گسترش نظارت همگانی و روحیه مطالبه گری در شهروندان، می توانند با سهولت بیشتری به این هدف دست یازند.
کلمات کلیدی :
گرایش، مشارکت، سرمایه، هنجار ذهنی، شهروند
گرایش، مشارکت، سرمایه، هنجار ذهنی، شهروند