سازماندهی سیاسی فضا با تأکید بر مدیریت شهری و رویکرد دولت محلی (مطالعه موردی استان هرمزگان)
دوره 7، شماره 24، بهار 1403، صفحات 1 - 20
1 دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران
چکیده :
دولت محلی بویژه در کشورهای بسیط و متمرکز یکی از مهمترین مباحث مطرح شده جهت سازماندهی و مدیریت بهینه نواحی سیاسی به شمار میرود. در این پژوهش، مفهوم دولت محلی بهمراه آمایش سرزمین و ارتباط آن با مدیریت شهری در کشور ایران بطور اعم و استان هرمزگان بهطور اخص و همچنین رابطه آن با بخشهای اقتصادی، امنیتی، کارآمدی سیستم مدیریتی و عدالت فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته در منابع موجود مبین این نکته است که رابطه مستقیمی بین اعطای اختیارات محلی و عملکرد بهتر در سازمان سیاسی کشور وجود دارد؛ به این صورت که هرگاه در راستای اعطای اختیارات به استانها حرکت کردهایم از مشکلات مدیریتی کاسته شده و این امر تحقق یافته که کشور به سمت مدیریت بهینه گام بردارد. بهعبارت دیگر، بر مهارت تصمیمگیری نواحی افزوده شده که این خود باعث کارآمدی هرچه بیشتر نواحی بویژه نواحی مرزی شده است که استان هرمزگان جدای از این قاعده نیست. علاوه بر این، بررسیها نشان دادهاند که هرگاه دولتها در برنامههای توسعه خود به رشد و پیشرفت اقتصادی این نواحی توجه کردهاند، امنیت نیز به تبع آن استقرار یافته و هرگاه شیوه توزیع فضایی قدرت در کشور به سمت تمرکززدایی گام برداشته، جایگاه اقتصادی استانها نیز در حد مطلوبی افزایش یافته و شیوههای مدیریتی در استان به سمت و سوی مطلوبی حرکت کرده و از مشکلاتی همچون فقر و ناکارامدی مدیریتی فاصله گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی سعی در بررسی نقش مدیریت شهری و دولت محلی در سازماندهی سیاسی فضا دارد که استان هرمزگان برای شرح و تبیین این موضوع، بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. نتیجهای که از پژوهش حاضر حاصل گردید این است که در مدیریت شهری استان هرمزگان، در ادوار مدیریتی مختلف شاهد نگرش اقتصادی و امنیتی در استان بودهایم که در صورتی میتوان به این مهم دست پیدا کرد که دید آمایشی درستی بر پهنه استان استوار شود و بتوان از نگرشهای آمایشی در این زمینه استفاده کرد.
دولت محلی بویژه در کشورهای بسیط و متمرکز یکی از مهمترین مباحث مطرح شده جهت سازماندهی و مدیریت بهینه نواحی سیاسی به شمار میرود. در این پژوهش، مفهوم دولت محلی بهمراه آمایش سرزمین و ارتباط آن با مدیریت شهری در کشور ایران بطور اعم و استان هرمزگان بهطور اخص و همچنین رابطه آن با بخشهای اقتصادی، امنیتی، کارآمدی سیستم مدیریتی و عدالت فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته در منابع موجود مبین این نکته است که رابطه مستقیمی بین اعطای اختیارات محلی و عملکرد بهتر در سازمان سیاسی کشور وجود دارد؛ به این صورت که هرگاه در راستای اعطای اختیارات به استانها حرکت کردهایم از مشکلات مدیریتی کاسته شده و این امر تحقق یافته که کشور به سمت مدیریت بهینه گام بردارد. بهعبارت دیگر، بر مهارت تصمیمگیری نواحی افزوده شده که این خود باعث کارآمدی هرچه بیشتر نواحی بویژه نواحی مرزی شده است که استان هرمزگان جدای از این قاعده نیست. علاوه بر این، بررسیها نشان دادهاند که هرگاه دولتها در برنامههای توسعه خود به رشد و پیشرفت اقتصادی این نواحی توجه کردهاند، امنیت نیز به تبع آن استقرار یافته و هرگاه شیوه توزیع فضایی قدرت در کشور به سمت تمرکززدایی گام برداشته، جایگاه اقتصادی استانها نیز در حد مطلوبی افزایش یافته و شیوههای مدیریتی در استان به سمت و سوی مطلوبی حرکت کرده و از مشکلاتی همچون فقر و ناکارامدی مدیریتی فاصله گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسنادی سعی در بررسی نقش مدیریت شهری و دولت محلی در سازماندهی سیاسی فضا دارد که استان هرمزگان برای شرح و تبیین این موضوع، بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. نتیجهای که از پژوهش حاضر حاصل گردید این است که در مدیریت شهری استان هرمزگان، در ادوار مدیریتی مختلف شاهد نگرش اقتصادی و امنیتی در استان بودهایم که در صورتی میتوان به این مهم دست پیدا کرد که دید آمایشی درستی بر پهنه استان استوار شود و بتوان از نگرشهای آمایشی در این زمینه استفاده کرد.
کلمات کلیدی :
سازماندهی سیاسی فضا، آمایش سرزمین، امنیت، مدیریت شهری، دولت محلی، استان هرمزگان.
سازماندهی سیاسی فضا، آمایش سرزمین، امنیت، مدیریت شهری، دولت محلی، استان هرمزگان.